بیماری مدفوع سفید در میگو

بیماری مدفوع سفید در میگو یا White Feces Disease (WFD)

ترجمه کننده: آقای دکتر هومن تیموری

 

 

علیرغم حضور کم فروغ این بیماری از سال 2010 در صنعت میگوی دنیا، در سال های اخیر به معضلی در آسیا تبدیل شده و بر صنعت پرورش میگو تاثیر سوء گذارده است.

 

آشفتگی های زیست محیطی ایجاد شده بخصوص در اثر گرمایش جهانی که منجر به افزایش دمای آبهای سطحی گردیده است از یک سو ، و یوتریفیکاسیون شدید آبهای ساحلی ناشی از افزایش پرورش میگو؛ بویژه در 2 سال اخیر، که در اثر بالا رفتن قیمت میگو بوده، موجب گردیده که این صنعت به صنعتی جذاب بدل شود.

 

این دو معضل به شیوع بیماری های ویروسی؛ باکتریایی و قارچی جدید و همه گیری دوباره این بیماری کمک شایانی کردند. این بیماری خاموش که در بیشتر مزارع پرورش میگو در اکثر مناطق آسیا شیوع یافته است: بیماری مدفوع سفید یا WFD می باشد.

 

با شیوع این بیماری در سال 2010، آقای دکتر Chalor Limsuwan از دانشگاه Kasetsart وقوع آن را به یک عامل پاتولوژیک جدید که در دماهای غیر عادی بیش از 32 درجه سانتیگراد و پرورش با تراکم بسیار بالا موجب افزایش سطوح مواد آلی در حوضچه های پرورشی می گردد؛ نسبت داد (Limsuwan, 2010). تقریباً در همان زمان، مزارع میگو درشبه جزیره مالزی، به ویژه در سیتیوان، در ایالت پراک به این بیماری مبتلا شدند. شدت شیوع بیماری برای مدتی در سال 2012 فروکش کرد اما از اواخر 2014 ابتدا در غرب سامباوا سپس جاوای شرقی، جوگ جاکارتا و لامپونگ در اندونزی و همچنین در تایلند و مالزی. دوباره ظاهر شد.

 

WFD ( بیماری مدفوع سفید) چیست؟

WFD  زمانی آشکار می شود که سیستم گوارشی میگو عملکرد مناسبی نداشته باشد و مدفوع از حالت عادی و رنگ متمایل به قهوه ای به صورت سفید رنگ مشاهده می شود. هپاتوپانکراس سفید و نرم می شود. مدفوع سفید شناورتر از مدفوع معمولی بوده و بصورت رشته های مدفوعی سفید در سطح آب نمایان می گردند، همانگونه که در تصویر ملاحظه می کنید.

 

 

دکتر Limsuwan بیان داشت که علاوه بر سفیدی مدفوع در میگوهای آلوده پوسته خارجی نیز سست بوده و قوام نخواهد داشت. از سوی دیگر حضور پروتوزوا (تک یاخته های اپی بیوتیک) که تغییر رنگ و تیرگی آبشش را در پی خواهد داشت. میگوهای آلوده به WFD کاهش شدید اشتها داشته و عفونت های شدید WFD تا 60% تلفات در پی خواهد داشت.

 

 

در حال حاضر در مورد بیماری چه می دانیم؟

در این بخش در مورد یافته های قبل و بعد از سال 2014 در سمینارهای تخصصی WFD بحث خواهیم نمود. در سال 2010 دکتر Limsuwan  وجود باکتری های: Vibrio parahaemolyticus، V. fluvialis، V. alginolyticus و V. mimicus در آنالیز مدفوع میگوهای درگیر با WFD را بیان نمود.

در اواخر همان سال دکتر Limsuwan  و همکاران، باکتری های V. vulnificus، V. fluvialis V. parahaemolyticus، V. alginolyticus، V. mimicus، (non01) V. cholerae و Photobacterium damselae (V. damselae)  را از همولنف و روده میگوهای مبتلا به WFD جداسازی نمودند.

Ha و همکاران (2010) بیان داشتند که عامل ایجاد کننده WFD میکروسپوریدی Enterocytozoon hepatopenaei یا EHP است.

در ژوئن 2014 یک تیم متشکل از Visanu Boonyawiwat، دانشگاه Kasetsart و Timothy W. Flegel، از دانشگاه Mahidol University تایلند (Sriurairatana و همکاران، 2014) در میکروویلی میگوهای مبتلا به WFD و از سلول های اپیتلیال مجرای HP و مجرای لومن میکروویلی های تغییر شکل یافته جمع آوری شد که آنها را (ATM) نامیدند. شامل ساختار کرمی شکلی است که ساختار سلولی خاصی نداشته و شباهتی به ساختار سلول های میکروبی ندارد.

در حال حاضر علت بروز ATM ناشناخته است، اما از دست دادن میکروویلی ها و متعاقب آن نابودی سلولی نشانگر آنست که یک فرایند پاتولوژیک است.

برخی از محققین نیز اعلام کردند که شیوع ATM همزمان با بروز سندرم مرگ زودرس( EMS ) و یا نکروز حاد هپاتوپانکراس (AHPND) خواهد بود. عامل ایجاد کننده AHPND، V. parahaemolyticus است، این باکتری سمی (با سیستم QS سنجیده می شود) تولید می نماید که بنوبه خود موجب از بین رفتن سلول های اپیتلیال مجرای HP می شود. لذا این سوال پیش می آید که آیا سم تولید شده در اثر EMS در دزهای پایین تر موجب ATM یا شکل خفیف WFD می باشد؟

بطور خلاصه اینکه؛ WFD بدلیل هجوم باکتری های ویبریو، میکروسپوریدی ها یا اختلال در مجاری هپاتوپانکراس ناشی از سموم باکتریایی است؛ عامل دقیق آن تا به امروز شناخته نشده است.

 

علل احتمالی

همانطور که در کارگاه آموزشی باشگاه میگوی اندونزی در اکتبر 2015 در Surabaya مطرح شد:

Arief Taslihan از مرکز توسعه آبزی پروری در آبهای لب شور؛  Jepara،  Anwar Hasan از شرکت بایومین اندونزی، Sidrotun Naim S از دانشگاه Surya بیان داشتند، عوامل تحریک کننده بروز WFD عبارتند از:

  • سقوط جلبکی که موجب افزایش نیتروژن آمونیاکی کل (TAN) می گردد.
  • جایگزینی سیانوفیت ها با دینوفلاژله ها و پروتوزوآهای تک یاخته ای
  • بالا رفتن بار آلی در استخر (>100 ppm)
  • افزایش تعداد باکتری در آب استخر ( > 1 x 102 CFU/Ml )
  • کاهش شفافیت آب استخر به کمتر از 20 سانتی متر
  • قلیائیت بیش از ppm200 یا کمتر از ppm80
  • کاهش اکسیژن محلول به کمتر از ppm 3 برای مدت طولانی.

در 1 ژوئن 2015، تولید کننده خوراک Matahari Sakti گزارش نمود که میزان مواد آلی کل(TOM) در آبهای دریایی اندونزی به بیش از 50 PPM افزایش یافته است و این امر به رشد باکتری های بیماریزا کمک می کند. در این گزارش بیان شد که به علت وجود بار آلی بالا و به هم خوردن تعادل اکوسیستم،  توان خودپالائی دریا از بین رفته و رشد بیش از حد میکروبی را در پی خواهد داشت.

 

 

پیشگیری بهتر از درمان است

همانگونه که بیان شد علت اصلی بروز WFD هنوز شناخته نشده است، بنابراین بهترین کاری که پرورش دهندگان میتوانند برای مبارزه با این بیماری انجام دهند، پیشگیری است. این بدان معنی است که پرورش دهندگان باید برای شروع WFD آمادگی لازم را داشته باشند و موارد بهداشتی و مدیریتی را رعایت نمایند.

اولین توصیه ارائه شده توسط کارشناسان به پرورش دهندگان تایلندی، کاهش تراکم ذخیره سازی بویژه در فصل گرم می باشد، که کاهش تراکم موجب کاهش مواد آلی در کف استخر و به دنبال آن کاهش ویبریو را به دنبال خواهد داشت.

برخی کارشناسان نیز پروبیوتیک های حاوی Bacillus subtilis  را موثر می دانند که از رشد باکتری های ویبریو ممانعت به عمل می آورند.

برای جلوگیری از بروز WFD باید از آماده سازی کامل استخرهای پرورش شروع کرد. استریلیزه کامل آب ورودی، محدود کردن استفاده از مواد آلی که موجب باروری بیش از حد آب و در نهایت آسیب به کف استخر می شود، کنترل دقیق خوراک، نظارت دقیق و دوره ای بر تعداد ویبریو در آب و حفظ کیفیت آب. تشخیص بیماری در اسرع وقت بسیار مهم است. قبل از اینکه میگوها اشتهای خود را از دست بدهند که نیاز به نظارت شبانه روزی بر تغذیه آنها دارد. مشاهده هر چند جزئی رشته های سفید مدفوعی دلایل هشدار دهنده برای پرورش دهنده خواهد بود.

 

 

مدیریت تغذیه

در تغذیه میگو باید از غذاهایی استفاده گردد که در بستر استخر در اختیار میگو قرار گیرد ( به هیچ عنوان شناور یا غوطه ور در آب نباشد). توزین و توزیع دقیق غذا که برای این منظور به کارگران ماهر و آموزش دیده نیاز هست. غذادهی به اندازه می تواند رشد و سلامتی میگو را در پی داشته باشد، اما مصرف بیش از حد غذا و افزایش فضولات، از سوی دیگر موجب افزایش بار آلی، آمونیاک، سولفید هیدروژن و افزایش باکتری های مهاجم در استخر می گردد. کیفیت بد غذا موجب عدم مصرف آن و منجر به تولید بالایی از مواد آلی در استخر می شود، نه تنها با تولید گازهای مضر مانند آمونیاک و سولفید هیدروژن کیفیت آب را بدتر می نماید، بلکه غذای لازم برای تکثیر و تغذیه باکتری های بیماری زا و جلبک های مضر را تامین می نماید. ضروری است تغذیه میگو با مقدار بهینه غذا با سینی های نظارتی غذا انجام گردد. این روش مبتکرانه در دهه 1980 توسط تایوانی ها ابداع شد و در تنظیم توزیع روزانه غذا بسته به تغییرات آب و هوایی و کیفیت آب که بر اشتهای میگو تاثیر می گذارد، می تواند مفید واقع گردد.

 

 

درمانWFD

اگر استخری با WFD آلوده شده باشد، طبق درمان ذیل می توان عمل نمود. این پروتکل درمانی در برخی از استخرها بخوبی جواب داده است:

  • فوراً خوراک را کاهش دهید و یا خوراک روزانه کامل قطع گردد.
  • تا جائیکه امکان دارد از هواده ها استفاده گردد. در صورت دسترس بودن تعداد هواده ها افزوده گردد.
  • به ازای هر کیلو خوراک، 80 گرم سیر تازه خرد شده در 150 سی سی آب شیرین مخلوط نموده و به غذا می افزائیم (بصورت روزانه تهیه گردد).
  • بجای سیر به میزان 5-10 PPM پرمنگنات پتاسیم یا KMNO4 به جیره غذای روزانه اضافه گردد
  • یک پروبیوتیک معتبر از باسیلوس را با 3 برابر نرخ معمول به استخر اضافه نمایید.
  • روز بعد همان پروبیوتیک را به غذای روزانه اضافه نمایید.
  • استفاده از سیر و پروبیوتیک معتبر را برای 5 روز متوالی در دستور کار قرار دهید.

 

 

پروتکل درمانی شرکت رویان دارو برای بیماری WFD

  • پس از اتمام دوره پرورش استخر کاملا خشکانده شود. فعالیت های دوره ای نظیر شخم زدن، آهک پاشی و… بطور مستمر و با دقت ویژه انجام گردد.
  • یک ماه قبل از آبگیری نهایی، استخرها به ارتفاع حداقل 50 سانتی متر آبگیری شده و ضدعفونی انجام پذیرد.
  • ضدعفونی با محصول بنزالکونیوم کلراید20% به میزان 20 لیتر در هکتار و یا آکواپرسی ساید به میزان 25 لیتر در هکتار به مدت 2 ساعت به استخری که 50 سانت آبگیری شده، افزوده شود.
  • پس از تخلیه آب؛ دوباره استخر آبگیری شده و مجدداً تخلیه گردد.
  • آبگیری استخر به طور معمول انجام پذیرد. و عمق کدورت (شکوفایی جلبکی) بیش از 20 سانتی متر نباشد.
  • هواده ها با توجه به حجم ذخیره سازی و مساحت استخرها تعیین گردد.
  • بعد از رسیدن میگوها به وزن 4 گرم، ضدعفونی دوره ای با آکواپرسی ساید یا اکتیو پلاس رویان دارو به میزان 15 لیتر به ازای هر هکتار؛ 10-7 روز یکبار انجام پذیرد. ( برای این منظور: هواده ها قبل از شروع ضدعفونی روشن گردد، 15 لیتر از ضدعفونی کننده های مذکور در 200 لیتر آب شیرین حل و در کل سطح استخر پخش گردد، مدت مستمر و تاثیرگذار برای ضدعفونی 30 تا 40 دقیقه می باشد. آب استخر 40 سانتی متر تخلیه از کف شده؛ و بلافاصله آبگیری انجام پذیرد. بهتر است این پروسه در صبح و بعد از طلوع آفتاب باشد و قبل از آن تغذیه انجام نشده باشد).
  • در صورت بروز بیماری، درمان آنتی بیوتیکی با محصول فیش فلورال 50% به میزان 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن توده زنده تا 10 روز متوالی و یا آنتی بیوتیک اُرمتوکسین به میزان 50 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 5 روز متوالی. میزان تخلیه سازی فیش فلورال از عضلات میگو در دمای بیش از 28 درجه سانتیگراد 20 روز و اُرمتوکسین طی 45 روز از عضله میگو کاملا تخلیه سازی می گردد.

 

 

نتیجه گیری

پرورش دهندگان باید از مدیریت مزارع پرورشی کاملاً آگاه باشند. تکنولوژی های پرورشی دائما در حال تغییر است، روشی که قبلا جواب میداد ممکن است به دلایل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی و یوتریفیکاسیون اکوسیستم های ساحلی جوابگو نباشد.  امروزه پرورش دهندگانی که با روش های قدیمی پیش می روند ندرتاً موفق خواهند بود، امروزه جنبه بحرانی در پرورش میگو، سازگاری با مدیریت تغذیه ای است. به دلیل بالا رفتن بار مواد آلی در سواحل، ظرفیت ذخیره سازی استخرهای پرورشی بایستی کاهش یابد. دادن غذای اضافی موجب افزایش آمونیاک و سولفات هیدروژن در آب شده که بعنوان منبع تغذیه ای باکتری های بیماریزا مطرح هستند. پرورش دهندگان میگو بایستی پیوسته یادگیری و تطبیق با شرایط جدید را برای نیل به موفقیت بیشتر در دستور کار قرار دهند.

Snieszko یک اصل سه گانه را عامل بیماری های همه گیر می داند، که بایستی مدیریت خوراک را به عنوان بعد چهارم به آن افزود. اصل پیشگیری از بیماری های اپیدیمیولوژیک ایجاد تعادل بین این 4 بعدی است که ملاحظه می نمایید.

 

 

هدف نهایی در مدیریت سلامت میگو کاهش مواد مغذی است که رشد پاتوژن ها را مختل می کتد، که این امر با مدیریت دقیق تغذیه ای مانع از ورود مواد مغذی به اکوسیستم می شود. ضمن بهینه سازی کیفیت محیط و حفظ وضعیت سلامتی میگوهای ذخیره سازی شده از طریق بهگزینی و تغذیه، خواهیم توانست وضعیتی را به شکل زیر ارائه نماییم.

 

 

 

فهرست منابع

Ha, N.T., Ha, D.T., Thuy, N.T., Lien, V.T.K., 2010. Occurrence of a microsporidian Enterocytozoon hepatopenaei associated with white feces syndrome (WFS) in cultured black tiger shrimp (Penaeus monodon) in Vietnam. Aquatic Animal Health, https://aquahealth.wordpress.com.

Limsuwan, C. (2010). White faeces disease in Thailand. Boletines Nicovita. www. nicovita.pe

Somboon, M., Purirvirojkul, W., Limsuwan, C., Chuchirid, N. 2012. Effect of Vibrio spp. in white feces infected shrimp in Chantaburi, Thailand. Kasetsart University Fisheries Research Bulletin 2012 Vol. 36 No. 1 pp 7-15

Sriurairatana S, Boonyawiwat V, Gangnonngiw W, Laosutthipong C, Hiranchan J. 2014. White faeces syndrome of shrimp arises from transformation, sloughing and aggregation of hepatopancreatic microvilli into vermiform bodies superficially resembling gregarines. PLoS ONE 9(6): e99170.doi:10.1371/journal. pone.0099170